بررسی فاکتورهای مهم درسود آوری بازارگردانی(Market Making)برای شرکت های کارگزاری
تعداد بازديد : 2769

بررسی فاکتورهای مهم درسود آوری بازارگردانی(Market Making)برای شرکت های کارگزاری :
بازار گردانی فعاليتی جديد در بستر داد و ستد اوراق بهادار در بازار های بورس و فرابورس می باشد. بدين معنی که يک نهاد مالی و يا سرمايه گذاری عضو بورس, به صورت تسهيل کننده جريان معاملات سهام شرکت های خاص درج شده در تابلوی بورس, وارد بازار می شود و با حرکت در جهت مخالف روند بازار, به ثبات و پايداری و نقد شوندگی آن کمک می کند . در زمان بوجود آمدن صف های عرضه و تقاضا, بازارگردان (Market Maker) از سرمايه خود ,يا نهادهای مالی ديگر, به صورت مالکيتی و يا وکالتی اقدام به خريد يا فروش سهام شرکت مورد نظر نموده و اين کار را تا زمان نزديک شدن قيمت بازار به ارزش ذاتی سهم ادامه خواهد داد . در نتيجه سرمايه گذارا ن جديد الورود به آن صنعت و شرکت خاص با اطمينان از درجه نقد شوندگی و قيمت ذاتی سهم اقدام به خريد می نمايند . به عبارت ديگر پشتوانه فيزيکی تعادل بازار سرمايه در بورسهای توسعه يافته و دارای عمق و حجم بالا, بازار گردانها و بازارگردان ويژه می باشند که هميشه آماده ايجاد بازار منظم , قانون مند و برنامه ريزی شده برای اوراق بهادار به شمار می آيند . سابقه بازار گردانی در ايران و جهان همانگونه که در قبل ذکر شد وجود بازارگردانهای متخصص و مجرب يکی از ارکان اصولی بازارهای سرمايه توسعه يافته در دنيا به شمار می روند و دپارتمانهای مختلفی در بازارهای مالی مشغول به انجام اين فعاليت مفيد و سودآور می باشند . فعاليتی که در صورت داشتن قوانين ومتدهای اجرايی صحيح و بروز تراکنش های علمی و حرفه ای از سوی کارشناسان آنها در آينده ای نزديک از بزرگترين منابع کسب درآمد برای نهاد های مالی و شرکت های کارگزاری خواهند بود . در اکثر بورس های جهان ( مانند بورس آتن ,بورس تايلند و ...) در روزهای آغازين ورود سهام شرکتهای جديد در بورس تقاضاهاي بازارگرداني جهت روانسازي وپايداري معاملات سهم به بورس مربوطه ارجاع داده مي شود . در بازار هاي سهام الكترونيك مانند نزدك كه تقابل در رقابت با بازارهاي سنتي و اوليه بورس بسيار بالاست و محدوديت هاي زماني و مكاني در آنها به پايين ترين حد خود رسيده است ، تعداد سهام قابل ملاحظه اي در هر روز مبادله شده و رقابت در خريد و فروش سهام را به اوج خود مي رساند . طبيعتا بازار گردانها در اين گونه بورس ها جايگاه ويژه اي در هماهنگي بين خريدارو فروشنده ايجاد مي كنند و با پويايي هر چه بيشتر و اطلاع رساني شفاف ، دقيق و با سرعت جو بازار را هميشه به سمت اعتدال و واقعيت رهنمون مي كنند و به نوعي خنثي كننده التهاب ها و هيجانات غير معمول بيروني و دروني بازار مي باشند . در بورس اوراق بهادار تهران ، فعاليت بازارگرداني از تاريخ 20/11/82 با تصويب پيش نويس آيين نامه بازارگرداني اوراق بهادار به بازار سرمايه معرفي گرديد . در تاريخ 8/12/83 با بازار گرداني شركتهاي سرمايه گذاري مسكن ، گروه بهمن و سرمايه گذاري بهمن به ترتيب توسط بانك مسكن، شاسي سازي ايران و كارگزاري بهمن به صورت رسمي به جمع ابزارهاي نوين كنترلي بازار پيوست . از آن زمان تا كنون, سهام 36 شركت بورس توسط 19 كارگزار/ بازار گردان, بازارگردانی شده است. باتوجه به تعداد شركت هاي پذيرفته شده در بورس تعداد فوق آمار نسبتا كمي مي باشد. اين حجم کم بدليل عدم آشنايي موسسات تامين سرمايه ، شركت هاي كارگزاري و سرمايه گذاران كلان و جزء, از مزاياي بازارگرداني ، اطلاع رساني و فرهنگ سازي ضعيف ، شرايط ملتهب سياسي و اقتصادي كشور از سال گذشته تا كنون و .... مي باشد . اما از زمان ظهور بازارگردانها در بورس تهران اثرات مثبت اين فعاليت با تمام نواقص اجرايي و نظارتي آن غير قابل انكار بوده و اميد است با بستر سازي مناسب و برنامه ريزي هدفمند ،شاهد افزايش كمي و كيفي بازارگردانها در بورس تهران باشيم . وضعيت بازارگرداني كنوني و دورنماي آن در زمان اجراي قانون جديد بازار اوراق بهادار: با عنايت به آيين نامه مصوب سازمان بورس اوراق بهادار ، بازارگردانها ، نهادها مالي و سرمايه گذاري يا شركتهاي كارگزاري هستند كه با ارائه درخواست بازارگرداني سهام شركتي خاص و رونوشت موافقت نامه حاصله بين سهامدار تامين كننده مالي و بازارگردان, به بورس اوراق بهادار ، تمايل خود را براي تعهد بازارگرداني سهم مورد نظر ابراز مي نمايند . اين درخواست با بررسي و تاييد دبيركل بورس درباره آرايش نيروي انساني متخصص و راهبر سهام درشركت بازار گردان ، كفايت سرمايه مورد نياز جهت بازار گرداني سهام ، عملياتي شده و به صورت رسمي به بازار ابلاغ مي گردد. سپس بازار گردان با شرايط مورد توافق با سازمان بورس و تامين كنندگان مالي و اعتباري خود و رعايت مقررات سازمان به بازارگرداني پرداخته و كميته نظارت بر معاملات بازارگردانان نيز بر حسن انجام معاملات و فعاليت بازارگردان نظارت نموده و در مواقع لازم از ابزارهاي كنترلي و انظباطي و تشويقي خود جهت اعمال قانون استفاده مي نمايد . لغو مجوز بازارگرداني نيز توسط دبيركل بورس صورت مي گيرد . اين روند در بورس های توسعه يافته به اين صورت كه اصل كفايت سرمايه مهمترين عنصر در شكل گيري شركت بازار گردان مي باشد و ايجاد يك نهاد مديريت ريسك و سرمايه گذاري در سهم خاص ، صنعت خاص و كل بازار سرمايه, استفاده از نيروهاي كارشناس و مجرب از ديگراصول پايه اي شكل گيري نهاد هاي بازارگردان مي باشد . همچنين بازار گردانها در اين بورس ها به ايجاد وضع مقررات داخلي خاص خود پرداخته و با ايجاد رويه هاي مناسب حسابداري و منطبق با روش هاي علمي گزارش های مستمر و شفاف, از فعاليت خود را به بازار منعكس نمايد . با تصويب نهايي و اجرايي لايحه بازار اوراق بهادار ، يك نهاد خود انتظام به منظور تنظيم مقررات بازارگرداني و روابط اشخاصِ مجاز به معامله اوراق بهادار, به نام كانون بازارسازان تشكيل خواهد شد و فعاليت خود را با تصويب نهايی هيئت نظارت بر معاملات اوراق بهادار شروع مي كند . اين نهاد توسط نيروهاي مجرب و كارشناسان زبده بورس, به بازنگري اصول و مقررات بازارگرداني پرداخته و در صورت لزوم ماده هاي آيين نامه را تصحيح يا الحاق مي كنند . اين قوانين توسط هيئت نظارت اوراق بهادارتصويب شده و به بازارساز ( بازارگردان ) ابلاغ مي شود . بازارگردان در تعريف اين قانون شخص حقيقي يا حقوقي است كه به منظور ايجاد تعادل در عرضه و تقاضاي اوراق بهاداري كه توسط بورس پذيرش شده و به او محول مي شود ، بر اساس مقررات پيوسته متعهد به خريد و فروش آن اوراق مي گردد. در نتيجهِ اجراي قانون بازار اوراق بهادار, نهادي شبه صنفي, بارويكردي تخصصي و عملگرا به مقوله بازارگرداني تشكيل مي گردد ، كه پايگاه نظري و عملي بازارگرداني در بورس خواهد شد . اعضاء مجوز خود را از اين كانون دريافت نموده و طبق مقررات آن به بازار گردانی سهام پرداخته و گزارش فعاليت خود را به صورت شفاف, جهت اطلاع رساني به بازار, به كانون ارجاع مي دهند . عوامل موثر در شكل گيري نهاد بازارگردان : 1-كفايت سرمايه : بديهي است كه بدون وجود منابع مالي و دسترسي به بانك سرمايه گذاري مكفي ، اصل مفهوم بازارگرداني با ابهام روبرو خواهد شد. لذا بازارگردانها هميشه بدنبال شناسايي ، ارزيابي و استفاده از منابع كم بهره و مشترك المنافع خواهند بود . استفاده از Invesmen Bank ها و صندوق سرمايه گذاري مشاع و بهره گيری از ابزارهاي مشتقهِ مورد استفاده در بازار هاي پيشرفته مانند اختيار معامله (Option) و بازارهاي آينده ( Futures Market) و ديگر ابزارها, نقش مهمي را در فراهم نمودن منابع مالي بازار گرداني و تعديل ريسك او فراهم مي كند . ريسك سرمايه گذاري نكته اي است كه شايد مهمترين عامل در بهره گيری از سرمايه باشد ، و با استفاده از ابزار هاي نوين معاملاتي و مطابقت اصولي آنها با شرايط و ضوابط بورس تهران و استفاده از آنها مي تواند تجربياتي را خلق كند, تا بنگاههاي اقتصادي و صاحبان عمده سهام علاقه مند به مشاركت هر چه بيشتر در جريان بازار گردند . 2- نيروي انساني : در بورس تهران و ديگر بورسهاي جهان نكته حائز اهميت در رتبه بندي بازارگردانها حجم معاملات ، تجربه بازار گرداني ، سرمايه شركت و آرايش نيروي انساني مجري كار مي باشند . كيفيت دانش و قدرت اجرايي نيروهاي شاغل در بخش مديريت ريسك كه ستون فقرات دپارتمان بازارگردان را تشكيل مي دهد ، عامل تضمين كننده منافع بازارگردان و صاحب سرمايه خواهد بود . پوشيده نيست كه بقاء شركت بازارگردان ، تعالي رسالت بازار سازي و استفاده صحيح از ابزار هاي معاملاتي و راههاي كسب درآمد, همگي در گروی نحوه كارِ كارشناسانی است كه عنوان تحليلگر مالي شركت را داشته و درك صحيحي از روان شناسي بازار سرمايه خواهد داشت . اين نيروها با بررسي فاكتور هاي دخيل در تغييرات قيمت شركت و ايجاد شكاف قيمتي ، بازو هاي نيروهاي عرضه و تقاضا و استفاده از اطلاعاتي كه بر اساس توافق با سهامگذار از درون شركت دريافت مي كنند ، سفارشات را به گونه اي تنظيم نمايند كه اولا به صورت واقعي معامله اي اتفاق بيافتد و در ثاني بهره اي قابل قبول از اين تفاضل حاصل گردد . بنابراين وجود حداقل يك نيروي كارشناس كه در آزمون هاي مهندسي مالي يا نمايندگي كارگزاري قبول شده و توانايي كار تمام وقت را در شركت بازار گردان دارد يكي از پيش شرط هاي دريافت مجوز بازارگرداني در بورسهايي مانند بورس پراگ ، آتن ، ژاپن و ايران است . 3- ايجاد رويه حسابداری مناسب و مطابق با روشهای علمی : بازار گردان می بايست با استفاده از روشهای پذيرفته شده حسابداری سود عمليات خود را به صورت دقيق محاسبه نموده و گزارش شفاف آن را به کسانی که از اين درآمد يا زيان متاثر خواهند بود ارائه نمايد . در برخی بورسهای جهان مانند بورس آتن و کانادا بازار گردانها در اکثر موارد گزارش حسابداری خود را جهت اعتماد و شفافيت بازار در دسترس عموم قرار می دهند . منابع مالي مورد استفاده بازارگردان: در بازارهاي با سابقه و بهره مند از عمق و حجم بالا ، ابزارهاي تامين منابع مالي و بانك هاي سرمايه گذاري (Invesmen Bank ) بسياري وجود دارد . حتي شركت هاي تحت نام موسسات مشاوره تامين مالي پروژه (Private Equity) وجود دارد كه به صورت حرفه اي و در يك بازار رقابت كامل, منابع مالي ای را به بازارگردانها معرفي نموده,كه نرخ بهره آن كمتر از نرخ تورم است و استفاده از آنها جهت بازار گرداني قابل توجيه مي باشد . از ديگر منابع مالي مورد استفاده بازارگردان ها, سهامداران عمده شركت مورد بازارگرداني است كه در مقام موكل, مجوز استفاده از سهام تحت مالكيت خود را به بازارگردان مي دهد و بازارگردان از اين سهام, جهت پاسخ به عرضه و تقاضا استفاده مي كند . اين تعداد سهام با تصويب دبيركل در كدي مجزا, تا پايان زمان بازارگرداني جهت انجام معاملات Principal, وثيقه مي ماند . مكانيزم كسب درآمد توسط بازارگردان : فعاليت بازار گرداني با توافقات اوليه شركت بازارگردان با شركت درج شده در بورس آغاز مي شود و اصول و چارچوب اوليه بازار گرداني را در موافقت نامه اي مابين خود تدوين مي كنند . در اين موافقت نامه, نام شركت مورد بازارگرداني مطرح و طول دوره زماني قرارداد كه شامل روزهاي كاري بورس كه نماد شركت در آن فعال است ، معين مي شود . همچنين در اين قرارداد تعداد معيني از سهام تحت مالكيت سهامگذار به بازارگردان سپرده شده و ميزان سهامي كه بازارگردان مي تواند در اين مدت خريد نمايد, را مشخص مي كنند . اين ميزان تا سقف مبلغ مالي تعهد شده از سوي سهامگذار يا اشخاص ثالث ديگر خواهد بود . معمولا درصدي از اين سرمايه نيز از جانب خود بازار گردان تعهد مي شود . بنابراين با اعلام ميزان سهام قابل معامله در هر روز كاري و تعيين دامنه قيمتي كه سفارشات بازارگردان در آن نوسان خواهد كرد, كارگزار بازارگردان شروع به انجام تراكنش در بازار نموده و با انجام سفارشات دو سويه وهمزمان در طول نشست معاملاتي, به خريد سهم در قيمت پايين تر از قيمت تعادلي روز قبل و فروش به قيمتي بالاتر از قيمت تعادلي مي پردازد . درآمد حاصل از محل تفاوت اين دو نرخ (Spread) سود بازارگردان تلقي مي شود . حداكثر دامنه قيمت بين دستور خريد و فروش بازارگردان در بورس تهران (طبق آئين نامه ), براي شركتهاي برتر بورس 5/1 درصد و شركتهاي كوچك 2 درصد مي باشد . در زماني كه شرايط جاري بازار به گونه اي است كه ميزان عرضه و تقاضا از برابري نسبي برخوردار است, لزومي بر دخالت بازارگردان در انجام معاملات وجود ندارد ، بلكه اين نياز در زمان وقوع اختلاف بيش از 2 درصد بين قيمت فروش و خريد يا عدم وجود عرضه و تقاضا احساس خواهد شد. در هنگامي كه بازارگردان مشغول انجام معاملات مالكيتي به حساب خود و از محل سرمايه اش (Principal) مي باشد, هيچ گونه كارمزدي دريافت نمي كند. بلكه تنها درآمد او از محل مبلغي است كه طبق توافق نامه فوق الذكر از تامين كنندگان مالي خود مي گيرد . سود يا زيان حاصل از تفاضل قيمت خريد و فروش نيز عايد سهامگذاران و تامين كنندگان مالي معامله خواهد شد. اما در شرايطي كه بدون استفاده از منابع مالي و سهام مالكيتي خود و در نقش يك معامله گر (Dealer) سفارشات مشتري را پاسخ مي دهد از كارمزد انجام معامله بهره خواهد برد. بنابراين در زمان انجام معامله روي سهم مورد بازارگرداني ، بازارگردان يا از تفاضل قيمت سود مي كند ، يا از كارمزد مصوب انجام معامله . بررسي ها نشان مي دهد, در معاملات اكثر 36 شركت بازار گرداني شده در بورس تهران عمده منابع مالي بازارگردانها را سهامدار عمده شركت تقبل نموده, كه تحت التزام بورس به انجام معامله و تلاش براي پايداري بازار سهم مشغول فعاليت شده اند . لذا بازار گرداني به معناي ايجاد بازار رقابتي در زمان رونق بازار به قصد استفاده از شكاف قيمت ها و هدف كسب سود وجود نداشته و اكثر بازارگردانها تحت شرايط محيطي و محاطي بازار ملزم به خريد و فروش سهم از سهامداران خود گشته اند و با ظهور صفوف عرضه طولاني و خارج از قدرت مانور بازار گردان اكثر سفارشات بدون پاسخ رها شده اند . اين فرآيند باعث مي شود وجوه در اختيار بازار گردان به سرعت صرف خريد سهام شده و بازارگردان در پايان حجم آستانه خريد سهام در طي روزهاي بازارگرداني, داراي تعداد سهامي است كه در بعضي مواقع با ارزشي بسيار بالاتر از ارزش روز سهم براي او هزينه شده است . اين منبع صرف شده و سهام تحصيل شده مي بايست تا رسيدن به شرايط رونق بازار و برابري قيمت با نرخ خريد در سبد بازار گردان باقي بماند . دليل عمده اي كه باعث بوجود آمدن شرايط فوق در بازار بورس مي شود ، در حال توسعه بودن بازار، ثبات سياسي و اقتصادي كم و تشتت سياستگذاري در راس اقتصاد كلان كشور مي باشد . اين شرايط بازاري را بوجود مي آورد كه جريان هاي مستمر دوطرفه خريد و فروش در قيمت ذاتي سهم كمرنگ شده و ضريب نقد شوندگي بازار كاهش يابد . ماحصل اين شرايط ايجاد جوي با ريسك پذيري بالا براي فعاليت بازارگرداني است که همواره بازارگردان را از بهره گيری از شکاف قيمتی ناچيز هم محروم کرده و زيان قابل ملاحظه ای را متوجه وی می کند . منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار سهام منقطع می شود و اين نشانگر عدم وجود جريان پيوسته خريد و فروش در قيمت بالا و پايين ارزش بازار سهم می باشد . اين بدين معنی است که درآمد بازارگردان از انجام معاملات مالکيتی (Principal) نسبت به هزينه های او به کف خود رسيده و زيان حسابداری در تزار بازار گردان ظهور می کند . پايين بودن سطح کارايی بازار و عمق و حجم ناچيز بورس مهمترين مانع در افزايش جذابيت بازارگردانی است . به همين علت, در هنگام وقوع وضعيت هالت يا توقف در بازار , بازار گردان با نگرشی که در مورد آينده و دورنمای اقتصادی و سياسی بازار دارد با وجود تعهد در قبال خريد و فروش پيوسته سهام, خواستار تعليق فعاليت خود شده و تا رفع شرايط بحرانی, قادر به حضور در بازار نخواهد بود . پرواضح است, در شرايطی که بازار شاهد افت مضاعف شاخص ها و قيمت سهام است , ترغيب شرکت های بازارگردان جهت حضور در بازار و بازارگردانی سهامی که دارای صف عرضه طولانی می باشد و همگان با نگاه به دور نمای اقتصادی آن صنعت, ايجاد صف تقاضا برای سهم در کوتاه مدت را منوط به وقوع معجزه می دانند , چيزی به غير از پيدا نمودن قربانی برای تحمل زيانهای حاصله نخواهد بود . به همين جهت, با عدم انکار تمامی مزايای آشکار و پنهان اين مقوله تاثير گذاردر بازار سرمايه توصيه می شود که با اطلاع رسانی , فرهنگ سازی و آموزش هرچه بيشتر مزاياو مخاطرات , روشهای علمی و عملی ارتقاء کيفی بازارگردانی به فعالان بازار و ايجاد بستر مناسب , زمينه ساز ظهور تحولی عظيم در سطح کارايي بورس بوده و پتانسيل های بالقوه را خلق کرده , در شرايط تعادل به سرمايه گذاران ارائه نماييم .